• facebook
  • rss

درک درست از نظامهای بیانی موجود

زمانی در دانشگاه کالیفرنیا مشغول تدریس ریاضی به افرادی بودم که تبحر زیادی در ریاضیات نداشتند. سرانجام، ریاضیات را به صورت یک زبان دوم تدریس کردم. کلاس عبارت بود از یک عده دانشجوی رشته زبان که دارای درک مطلبوی از نحوه عملکرد سیستمهای زبانی ودند، ولی درک درستی از سیستمهای ریاضی نداشتند. ولی به هر حال، مرحله ای از تجزیه و تحلیل وجود دارد که دقیقا در هر دو سیستمف یکسان عمل می کند. بنابراین ترجیح دادم به آنها بیاموزم که چگونه مانند یک ریاضیدان در این باره صحبت و تفکر کنند. من آنچه از قبل در دنیای الگوهای آنها وجود داشت، یعنی ادراک ترجمه را به کار گرفتم و به آنها یاد دادم که مظاهر ریاضی نیز چیزی بیش از کلمات نیستند و یاد دادم همانگونه که رشته مشخصی از کلمات تشکیل یک جمله خوش ساخت را می دهند، در ریاضی نیز رشته مشخصی از نشانه ها وجود دارد که یک ساختار صحیح را تشکیل می دهد. به جای آنکه پافشاری کنم تا آنها نسبت به من نرمش و انعطاف نشان دهند، روش کار خودم را به نحو تمام و کمال با الگوی جهانی آنان منطبق ساختم. این هم برای خودش روشی است.

درک درست از نظامهای بیانی موجود

درک درست از نظامهای بیانی موجود

در صورت انجام چنین کاری، لطفی در حق این قبیل افراد می کنید. بدین ترتیب که احساس علاقه خاصی نسبت به مفاد درسی در آنها پدید می آورید، به طوری که یادگیری برایشان کاملا آسان می شود. ضمنا یک کم لطفی هم در حق آنها می کنید، بدین ترتیب که الگوهای خشک ذهنی انها را در زمینه یادگیری تقویت می کنید. مهم این است که بفهمید روشهای مختلفی که در ارائه مطالبتان به کار می برید، هر کدام چه نتیجه ای دارند. اگر واقعا می خواهید در آنها علاقه ای عمیق ایجاد کنید باید به تدریج وارد الگوی آنها شوید و بعد به آنها بیاموزید که الگوی دیگری را جایگزین کنند، بدین ترتیب آنها می توانند انعطاف بیشتری در یادگیری داشته باشند. اگر قابلیت چنین کار حساسی را در خودتان سراغ دارید، پس یک معلم بسیار ممتاز هستید. اگر بتوانید چنین احساسی را به آنان منتقل کنید، در آن صورت آنها نیز می توانند دارای دو استراتژی در زمینه یادگیری باشند. حالا دیگر آنها می توانند با هر معلم دیگری که علاقه چندانی به امر برقرارسازی ارتباط ندارد کار کنند، زیرا به قدر کافی انعطاف پذیر شده اند که بتوانند خودشان را با شیوه تدریس آن معلم سازگار کنند.

بسیاری از بچه های مدرسه، در زمینه یادگیری دچار مشکل هستند زیرا بین نظام بیانی اولیه معلم و آنان ناهماهنگی وجود دارد. اگر هیچ یک از آنها قابلیت انعطاف نداشته باشند، عمل یادگیری اصلا انجام نمی گیرد. اکنون با دانستن آنچه درباره نظامهای بیانی آموخته اید، می توانید بفهمید که یک بچه به چه علت در یک سال تحصیلی دچار افت می شود و در سال بعد با معلمی دیگر وضعیت تحصیلی مطلوبی پیدا می کنید و یا چطور ممکن است یک بچه در درسهای املاء و ریاضیات واقعا خوب باشد ولی در ادبیات و تاریخ بسیار ضعیف.

همچنین می توان نظامهای بیانی موجود بین زوجها را نیز تفسیر کرد. فرض کنید که شوهر، فردی بسیار لمسی است. او س از یک کار روزانه سخت به خانه می آید و می خواهد راحت باشد. او وارد اتاق نشیمن می شود، کفش هایش را با لگد از پار در می آورد، ته سیگارش را کف اتاق می اندازد، از داخل یخدان یک نوشیدنی خنک بر می دارد، روزنامه را چنگ می زند و روی مبل ولو می شود و … سپس همسر او که فردی بسیار بصری است وارد می شود. او تمام روز را برای تمیز کردن خانه به سختی کار کرده است، پس درست این است که مرد نیز به طریقی ملاحظه خودش را نشان دهد. زن می بیند که وسایل شوهرش در تمام اطراف اتاق نشیمن پخش و پلا شده است و از این بابت آشفته می شود. از این رو مرد از دست او شکوه سر می دهد که “این زن یک ذره جا برای من باقی نگذاشته که در آن جا راحت باشم. این خانه من است. دلم می خوادهد در آن راحت باشم.” و آنچه زن می گوید این است که “تو خیلی شلخته ای، طوری وسایلت را پخش و پلا می کنی که اتاق تمام در هم ریخته به نظر می رسد. وقتی اتاق را این طور به هم می ریزی، می فهمم که برای من ارزشی قائل نیستی.”





Leave a reply